سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبـــلاگ داداش!
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  داداش[4]
 

باسلام، از اینکه به وبلاگ من سرزدید متشکرم، اسم من (داداش) است، و هر وقت که سری به اینترنت بزنم و تصاویر و مطالب جالبی ببینم سعی میکنم برای شما نیز به نمایش بگذارم! با نظرات خود ما را در این مسیر یاری کنید. ممنونم!

   نویسندگان وبلاگ -گروهی
  پیوند دوستان
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 25501
کل یادداشتها ها : 26

نوشته شده در تاریخ 86/8/30 ساعت 10:32 ص توسط داداش


یک جوون، که با دستای بسته رو به دیوار تو خرابه های جنگ نشسته!
حالا کی دستاشو بسته؟ چی میخواد سرش بیاد؟
به چه جرمی آوردنش تو خرابه، مجازاتش چیه؟
شاید از ابـوغریـب سر در بیاره ! شـایـد!


این سربازا از کجا اومدن؟ با این جوون چی کار دارن؟
چرا اینطوری می برنش؟ چرا تو خرابه آوردنش!
شاید بازداشتش کردن، حتما به فرمان ایست توجّه نکرده!!!


چرا سربازا خوشحالند؟ چرا جوون خوابیده ؟
مگه اینجا جای خوابه!
بلند شو جوون، آزادی، دیگه سربازا باهات کاری ندارن!
بیدارشو، برو خونتون، حتما مادرت منتظرته !
بیدار شو، دخترت هنوز چشم براهته، کی میای خونه !
بلند شو جوون، بلند شو


نظرات خودتون رو برامون ارسال کنین! ممنون








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ